معنی فارسی pretty-good

B1

به‌طور کلی کیفیت خوب یا قابل قبول، معمولاً به چیزی خوب یا مطلوب اشاره می‌کند.

Of satisfactory or acceptable quality; fairly good.

example
معنی(example):

این غذایی که دیشب خوردیم، واقعاً خوب بود.

مثال:

That was a pretty good meal we had last night.

معنی(example):

اجرای او برای کسی که تجربه زیادی ندارد، به‌طور نسبی خوب بود.

مثال:

Her performance was pretty good for someone with little experience.

معنی فارسی کلمه pretty-good

: معنی pretty-good به فارسی

به‌طور کلی کیفیت خوب یا قابل قبول، معمولاً به چیزی خوب یا مطلوب اشاره می‌کند.