معنی فارسی prevaccinating
B1پیشواکسن کردن، فرایند انجام واکسیناسیون قبل از موعد مقرر.
The process of administering a vaccine beforehand.
- VERB
example
معنی(example):
این کلینیک در حال پیشواکسن کردن کودکان قبل از شروع مدرسه است.
مثال:
The clinic is prevaccinating children before school starts.
معنی(example):
پیشواکسن کردن افراد به کاهش شیوع ویروس کمک میکند.
مثال:
Prevaccinating individuals helps reduce the spread of the virus.
معنی فارسی کلمه prevaccinating
:
پیشواکسن کردن، فرایند انجام واکسیناسیون قبل از موعد مقرر.