معنی فارسی prevenant

B2

پیشگیرنده به معنای جلوگیری از وقوع مسئله یا مشکلی در آینده است.

Preventive or acting to prevent something.

example
معنی(example):

شواهد پیشگیرنده نشان داد که ارتباط روشنی بین این دو رویداد وجود دارد.

مثال:

The prevenant evidence suggested a clear link between the two events.

معنی(example):

یک سیاست پیشگیرانه می‌تواند به کاهش خطرات کمک کند.

مثال:

A prevenant policy may help to mitigate risks.

معنی فارسی کلمه prevenant

: معنی prevenant به فارسی

پیشگیرنده به معنای جلوگیری از وقوع مسئله یا مشکلی در آینده است.