معنی فارسی prewarned
B1پیش هشدار داده شده، به معنای آگاه شدن از یک اتفاق یا تغییر قبل از وقوع آن است.
Informed beforehand about something that is about to happen.
- verb
verb
معنی(verb):
To warn beforehand; to forewarn.
example
معنی(example):
او در مورد تغییر ناگهانی پیش هشدار داده شده بود.
مثال:
He was prewarned about the sudden change.
معنی(example):
پس از اینکه پیش هشدار داده شد، او برای اعلامیه آماده بود.
مثال:
Having been prewarned, she was ready for the announcement.
معنی فارسی کلمه prewarned
:
پیش هشدار داده شده، به معنای آگاه شدن از یک اتفاق یا تغییر قبل از وقوع آن است.