معنی فارسی prewillingly

B1

پیشاپیش با رضایت، به معنای پذیرش یا انجام یک کار قبل از وقوع آن و با تمایل کامل است.

Doing something with prior willingness or consent, often eagerly.

example
معنی(example):

او بدون تردید چالش را پیشاپیش قبول کرد.

مثال:

She prewillingly accepted the challenge without hesitation.

معنی(example):

آنها پیشاپیش به کمک در سازماندهی این رویداد رضایت دادند.

مثال:

They prewillingly agreed to help organize the event.

معنی فارسی کلمه prewillingly

: معنی prewillingly به فارسی

پیشاپیش با رضایت، به معنای پذیرش یا انجام یک کار قبل از وقوع آن و با تمایل کامل است.