معنی فارسی prezone

B1

پیش‌زون، ناحیه‌ای که قبل از منطقه اصلی برای سازماندهی و ترتیب ایجاد می‌شود.

An area created before the main zone for organization and arrangement purposes.

example
معنی(example):

آنها برای رویداد یک پیش‌زون ایجاد کردند تا مهمانان را مدیریت کنند.

مثال:

They created a prezone for the event to manage guests.

معنی(example):

پیش‌زون در سازماندهی چیدمان قبل از شروع کنسرت کمک می‌کند.

مثال:

The prezone helps in organizing the layout before the concert begins.

معنی فارسی کلمه prezone

: معنی prezone به فارسی

پیش‌زون، ناحیه‌ای که قبل از منطقه اصلی برای سازماندهی و ترتیب ایجاد می‌شود.