معنی فارسی price-fixing

C2

تعیین قیمت به عملی گفته می‌شود که در آن شرکت‌ها به توافق می‌رسند تا قیمت‌ها را در یک سطح معین نگه دارند.

An agreement among firms to charge a uniform price for a product, which restricts competition.

example
معنی(example):

تعیین قیمت در بسیاری از کشورها غیرقانونی است زیرا مانع رقابت آزاد در بازار می‌شود.

مثال:

Price-fixing is illegal in many countries as it prevents free market competition.

معنی(example):

شرکت‌های درگیر در تعیین قیمت می‌توانند با جریمه‌های سنگینی مواجه شوند.

مثال:

Companies involved in price-fixing can face heavy fines.

معنی فارسی کلمه price-fixing

: معنی price-fixing به فارسی

تعیین قیمت به عملی گفته می‌شود که در آن شرکت‌ها به توافق می‌رسند تا قیمت‌ها را در یک سطح معین نگه دارند.