معنی فارسی pricepoints
B1مجموعه ای از قیمت های مختلف برای محصولات مختلف که به مصرف کنندگان کمک می کند تا انتخاب مناسب را انجام دهند.
A collection of different price levels for various products that help consumers make suitable choices.
- noun
noun
معنی(noun):
A price, viewed as one of a number of prices for related retail goods.
مثال:
Our cracker shelves need some things at the 5.99 price point, both an upscale product and a very large size mid-range brand.
example
معنی(example):
او قیمت های مختلف خط جدید محصولات را تحلیل کرد.
مثال:
She analyzed various pricepoints for the new product line.
معنی(example):
این فروشگاه چندین قیمت را برای جذب مشتریان مختلف ارائه می دهد.
مثال:
The store offers several pricepoints to cater to different customers.
معنی فارسی کلمه pricepoints
:
مجموعه ای از قیمت های مختلف برای محصولات مختلف که به مصرف کنندگان کمک می کند تا انتخاب مناسب را انجام دهند.
