معنی فارسی pricy
B1گران، به معنای هزینه بالا، به ویژه در زمینه کالا یا خدمات.
Costing a lot of money; expensive.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Expensive, dear.
example
معنی(example):
من میبینم که برخی از کفشها بسیار گران هستند.
مثال:
I find that some shoes are quite pricy.
معنی(example):
اقامت در آن هتل ممکن است کمی گران باشد.
مثال:
Staying at that hotel can be a bit pricy.
معنی فارسی کلمه pricy
:
گران، به معنای هزینه بالا، به ویژه در زمینه کالا یا خدمات.