معنی فارسی priedieu

B1

پرایدیو، صندلی تعبیه شده‌ای که اغلب در کلیساها برای دعا و نیایش استفاده می‌شود.

A kneeling bench used in churches for prayer.

example
معنی(example):

او بر روی پرایدیو زانو زد تا دعا کند.

مثال:

He knelt on the priedieu to pray.

معنی(example):

پرایدیو به طرز زیبایی حکاکی شده بود.

مثال:

The priedieu was beautifully carved.

معنی فارسی کلمه priedieu

: معنی priedieu به فارسی

پرایدیو، صندلی تعبیه شده‌ای که اغلب در کلیساها برای دعا و نیایش استفاده می‌شود.