معنی فارسی prier
B1دعا کننده، کسی که به انجام دعا و نیایش میپردازد.
One who prays.
- NOUN
example
معنی(example):
برای دعا کردن، باید یک دعا کننده صادق باشید.
مثال:
To pray, you must be a sincere prier.
معنی(example):
او یک دعا کننده متعهد است که به طور منظم به خدمات میرود.
مثال:
She is a devoted prier who attends services regularly.
معنی فارسی کلمه prier
:
دعا کننده، کسی که به انجام دعا و نیایش میپردازد.