معنی فارسی prim.

B2

متین به فردی اطلاق می‌شود که به رسمیت و آداب و رسوم اجتماعی پایبند است.

Formally precise and proper, often in behavior or style.

example
معنی(example):

او در رویدادهای رسمی فردی متین و با نزاکت است.

مثال:

He is a prim and proper person at formal events.

معنی(example):

آرایش رسمی اتاق به آن حس کلاسیک بخشید.

مثال:

The prim decor of the room gave it a classic feel.

معنی فارسی کلمه prim.

: معنی prim. به فارسی

متین به فردی اطلاق می‌شود که به رسمیت و آداب و رسوم اجتماعی پایبند است.