معنی فارسی primal therapy
C2نوعی درمان که بر روی بازگویی تجربیات و ابراز احساسات سرکوب شده تأکید دارد.
A form of psychotherapy that focuses on deep emotional experiences and the release of suppressed feelings.
- noun
noun
معنی(noun):
A form of psychotherapy based on the reliving of traumatic experiences
example
معنی(example):
درمان اولیه بر تجربه و ابراز احساسات سرکوب شده تمرکز دارد.
مثال:
Primal therapy focuses on experiencing and expressing repressed feelings.
معنی(example):
بسیاری از افراد درمان اولیه را در مواجهه با تروماهای گذشته مفید میدانند.
مثال:
Many find primal therapy helpful in dealing with past traumas.
معنی فارسی کلمه primal therapy
:
نوعی درمان که بر روی بازگویی تجربیات و ابراز احساسات سرکوب شده تأکید دارد.