معنی فارسی primerole

B1

نقش یا عملکرد اولیه و اساسی در زمینه خاص.

The primary or leading role in a context, often used in performances.

example
معنی(example):

عملیه اولیه در زمینه اجرا حیاتی است.

مثال:

The primerole act is crucial in the context of the performance.

معنی(example):

او در باشگاه تئاتر مدرسه نقش اصلی را بازی کرد.

مثال:

She played a primerole in the school's drama club.

معنی فارسی کلمه primerole

: معنی primerole به فارسی

نقش یا عملکرد اولیه و اساسی در زمینه خاص.