معنی فارسی primigenous
B1پرایمیجنوس به عناصر و موجودات ابتدایی و اصلی در یک سیستم اکولوژیک اشاره دارد.
Referring to original or primitive entities within an ecological context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عناصر پرایمیجنوس در اکوسیستم برای حفظ تعادل آن حیاتی هستند.
مثال:
Primigenous elements in the ecosystem are vital for its balance.
معنی(example):
گونههای پرایمیجنوس نقش کلیدی در انتخاب طبیعی دارند.
مثال:
The primigenous species play a key role in natural selection.
معنی فارسی کلمه primigenous
:
پرایمیجنوس به عناصر و موجودات ابتدایی و اصلی در یک سیستم اکولوژیک اشاره دارد.