معنی فارسی printmaking
B2چاپ‌سازی، یک فرآیند هنری است که در آن تصاویر از سطح یا ماتریس به کاغذ یا دیگر سطوح منتقل می‌شود.
The art or process of making prints, typically by transferring ink onto paper.
- noun
noun
معنی(noun):
The field of art concerned, roughly, with the transfer of ink or paint from a plate or block or through a screen mesh to paper.
example
معنی(example):
چاپ هنری روشی برای ایجاد تصاویر با انتقال رنگ از یک ماتریس است.
مثال:
Printmaking is a way to create images by transferring ink from a matrix.
معنی(example):
هنرمندان از تکنیک‌های چاپ برای تولید نسخه‌های متعدد از آثار هنری استفاده می‌کنند.
مثال:
Artists use printmaking techniques to produce multiple copies of artwork.
معنی فارسی کلمه printmaking
:
چاپ‌سازی، یک فرآیند هنری است که در آن تصاویر از سطح یا ماتریس به کاغذ یا دیگر سطوح منتقل می‌شود.
