معنی فارسی prioritising
B2قرار دادن چیزی در اولویت، به معنای توجه بیشتر یا اختصاص زمان و منابع به موارد مهمتر است.
To arrange or deal with in order of importance.
- verb
verb
معنی(verb):
To arrange or list a group of things in order of priority or importance.
معنی(verb):
To rank something as having high priority.
example
معنی(example):
مدیر ابتدا وظایف مهمتر را در اولویت قرار می‌دهد.
مثال:
The manager is prioritising the most important tasks first.
معنی(example):
با در اولویت قرار دادن سلامتی‌اش، او رفاه کلی‌اش را بهبود بخشید.
مثال:
By prioritising her health, she improved her overall well-being.
معنی فارسی کلمه prioritising
:
قرار دادن چیزی در اولویت، به معنای توجه بیشتر یا اختصاص زمان و منابع به موارد مهمتر است.
