معنی فارسی prisoner of conscience
B2زندانی وجدان به فردی اطلاق می‌شود که به علت اعتقادات یا نظراتش در زندان نگهداری می‌شود.
A person imprisoned for their beliefs or opinions, particularly in violation of their human rights.
- noun
noun
معنی(noun):
Anyone imprisoned because of their race, religion, or political views.
example
معنی(example):
زندانی وجدان کسی است که به خاطر باورهایش زندانی شده است.
مثال:
A prisoner of conscience is someone held for their beliefs.
معنی(example):
فعالان حقوق بشر اغلب برای زندانیان وجدان کمپین راه‌اندازی می‌کنند.
مثال:
Human rights activists often campaign for prisoners of conscience.
معنی فارسی کلمه prisoner of conscience
:
زندانی وجدان به فردی اطلاق می‌شود که به علت اعتقادات یا نظراتش در زندان نگهداری می‌شود.
