معنی فارسی private key

B2

کلیدی که باید به‌طور خصوصی نگهداری شود و برای رمزگشایی اطلاعات استفاده می‌شود.

A key that must be kept secret and is used to decrypt data encrypted with the corresponding public key.

noun
معنی(noun):

The unpublished key in asymmetric cryptography.

example
معنی(example):

کلید خصوصی خود را امن نگه‌دارید تا از دسترسی غیرمجاز جلوگیری کنید.

مثال:

Keep your private key secure to prevent unauthorized access.

معنی(example):

یک کلید خصوصی برای رمزگشایی داده‌های رمزنگاری شده با یک کلید عمومی لازم است.

مثال:

A private key is required to decrypt data encrypted with a public key.

معنی فارسی کلمه private key

: معنی private key به فارسی

کلیدی که باید به‌طور خصوصی نگهداری شود و برای رمزگشایی اطلاعات استفاده می‌شود.