معنی فارسی prizer

B1

شخصی که جایزه‌ای را اختصاص می‌دهد یا برنده را تعیین می‌کند.

A person who awards a prize.

example
معنی(example):

داور مسابقه برنده را اعلام کرد.

مثال:

The prizer of the contest announced the winner.

معنی(example):

به عنوان داور، او وظیفه داشت که رقابت عادلانه‌ای را تضمین کند.

مثال:

As a prizer, he had the task of ensuring fair competition.

معنی فارسی کلمه prizer

: معنی prizer به فارسی

شخصی که جایزه‌ای را اختصاص می‌دهد یا برنده را تعیین می‌کند.