معنی فارسی pro-actively
B2عمل بهطور پیشدستانه به معنای انجام اقدامات قبل از اینکه مشکل یا نیازی ایجاد شود.
To take action in advance to prevent potential problems.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور پیشدستانه کار میکند تا از مشکلات جلوگیری کند.
مثال:
He works proactively to avoid any issues.
معنی(example):
با عمل کردن بهطور پیشدستانه، میتوانیم در آینده زمان صرفهجویی کنیم.
مثال:
By acting proactively, we can save time in the future.
معنی فارسی کلمه pro-actively
:
عمل بهطور پیشدستانه به معنای انجام اقدامات قبل از اینکه مشکل یا نیازی ایجاد شود.