معنی فارسی probanishment

B1

تبعید به معنی اخراج یک فرد از سرزمین خود به عنوان یک مجازات یا اقدام سیاسی است.

The act of banishing someone from their homeland as a punishment or political action.

example
معنی(example):

فرمان پادشاه منجر به تبعید خائن شد.

مثال:

The king's order led to the probanishment of the traitor.

معنی(example):

در زمان‌های قدیم، تبعید به عنوان یک مجازات اغلب استفاده می‌شد.

مثال:

Probanishment was often used as a punishment in ancient times.

معنی فارسی کلمه probanishment

: معنی probanishment به فارسی

تبعید به معنی اخراج یک فرد از سرزمین خود به عنوان یک مجازات یا اقدام سیاسی است.