معنی فارسی probator
B2شخص یا نهاد که به تأیید یا بررسی آنچه مطرح شده است، میپردازد.
A person or entity that acts to approve or verify something.
- NOUN
example
معنی(example):
واحد تأییدکننده درخواست را برای تأیید بررسی کرد.
مثال:
The probator reviewed the application for approval.
معنی(example):
یک تأییدکننده در شرایط قانونی برای تأیید ادعاها ضروری است.
مثال:
A probator is essential in legal situations to verify claims.
معنی فارسی کلمه probator
:
شخص یا نهاد که به تأیید یا بررسی آنچه مطرح شده است، میپردازد.