معنی فارسی problematically
B2به شکلی که دشواری یا مشکل ایجاد گردد.
Problematically refers to a manner that is difficult or causing problems.
- ADVERB
example
معنی(example):
پروژه به دلیل مشکلات مالی به طور مشکلساز پیش میرفت.
مثال:
The project was progressing problematically due to funding issues.
معنی(example):
او موضوع را به شکلی مشکلساز مطرح کرد و بحث را دعوت کرد.
مثال:
She approached the topic problematically, inviting debate.
معنی فارسی کلمه problematically
:
به شکلی که دشواری یا مشکل ایجاد گردد.
