معنی فارسی probudgeting
B1پروباجتینگ، فرآیند برنامهریزی و تنظیم بودجه به منظور مدیریت مالی مؤثر.
The process of planning and setting a budget for effective financial management.
- VERB
example
معنی(example):
مهارتهای پروبادجتینگ برای مدیریت مالی شخصی ضروری هستند.
مثال:
Probudgeting skills are essential for managing personal finances.
معنی(example):
او در یک کارگاه درباره پروبادجتینگ شرکت کرد تا سواد مالیاش را بهبود بخشد.
مثال:
She attended a workshop on probudgeting to improve her financial literacy.
معنی فارسی کلمه probudgeting
:
پروباجتینگ، فرآیند برنامهریزی و تنظیم بودجه به منظور مدیریت مالی مؤثر.