معنی فارسی procapitalist

B1

شخصی که از نظام سرمایه‌داری حمایت می‌کند.

A person who supports or advocates for capitalism.

example
معنی(example):

گروه حامی سرمایه‌داری برای بحث در مورد اصلاحات اقتصادی ملاقات کردند.

مثال:

The procapitalist group met to discuss economic reforms.

معنی(example):

او خود را یک حامی سرمایه‌داری معرفی کرد و به قدرت بازار اعتقاد داشت.

مثال:

He identified himself as a procapitalist, believing in the power of the market.

معنی فارسی کلمه procapitalist

: معنی procapitalist به فارسی

شخصی که از نظام سرمایه‌داری حمایت می‌کند.