معنی فارسی procaryotes
B1گروهی از موجودات زنده که شامل سلول‌های بدون هسته هستند.
A group of organisms that includes cells without a nucleus.
- noun
noun
معنی(noun):
An organism whose cell (or cells) are characterized by the absence of a nucleus or any other membrane-bound organelles.
معنی(noun):
In the two-empire system of biological taxonomy, an organism of the kingdom Prokaryotae (now superseded).
example
معنی(example):
پروکاریوت‌ها به سرعت تولید مثل می‌کنند و می‌توانند به محیط‌های مختلف سازگار شوند.
مثال:
Procaryotes reproduce quickly and can adapt to different environments.
معنی(example):
مطالعه پروکاریوت‌ها در میکروبیولوژی اهمیت دارد.
مثال:
The study of procaryotes is important in microbiology.
معنی فارسی کلمه procaryotes
:
گروهی از موجودات زنده که شامل سلول‌های بدون هسته هستند.
