معنی فارسی procatalectic
B1پروکاتالکتیک به ویژگی یک خط شعری اطلاق میشود که در انتهای آن ناقص بوده و در بیان یک مفهوم خاص تاثیرگذار است.
Describing a line of verse that is lacking a final syllable, creating an incomplete thought.
- OTHER
example
معنی(example):
در شعر، یک خط پروکاتالکتیک خطی است که در انتها ناقص است.
مثال:
In poetry, a procatalectic line is one that is incomplete at the end.
معنی(example):
طبیعت پروکاتالکتیک بیت به اثر دراماتیک آن افزود.
مثال:
The procatalectic nature of the verse added to its dramatic effect.
معنی فارسی کلمه procatalectic
:
پروکاتالکتیک به ویژگی یک خط شعری اطلاق میشود که در انتهای آن ناقص بوده و در بیان یک مفهوم خاص تاثیرگذار است.