معنی فارسی procentralization
B1پروسنترالیزیشن، به فرآیند متمرکز کردن قدرت و تصمیمگیریها در یک نهاد مرکزی اشاره دارد.
The process of concentrating authority and decision-making in a central organization.
- NOUN
example
معنی(example):
سیاست پروسنترالیزیشن به دنبال افزایش کنترل دولت است.
مثال:
The procentralization policy aims to enhance government control.
معنی(example):
پروسنترالیزیشن میتواند به تصمیمگیریهای منسجمتری در سرتاسر مناطق منجر شود.
مثال:
Procentralization can lead to more consistent decision-making across regions.
معنی فارسی کلمه procentralization
:
پروسنترالیزیشن، به فرآیند متمرکز کردن قدرت و تصمیمگیریها در یک نهاد مرکزی اشاره دارد.