معنی فارسی processable

B1

چیزی که می‌توان به آسانی آن را پردازش کرد.

Something that can be easily processed or manipulated.

example
معنی(example):

داده‌ها در فرمتی هستند که به راحتی قابل پردازش هستند.

مثال:

The data is in a format that is easily processable.

معنی(example):

ما به اسناد قابل پردازش برای پروژه نیاز داریم.

مثال:

We need processable documents for the project.

معنی فارسی کلمه processable

: معنی processable به فارسی

چیزی که می‌توان به آسانی آن را پردازش کرد.