معنی فارسی proclaimable
B1قابل بیان و اعلام، به ویژه در زمینه دستاوردها و موفقیتها.
Capable of being declared or announced, especially in the context of achievements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تلاشهای امدادی دستاوردهایی قابل اعلام هستند.
مثال:
The relief efforts are proclaimable achievements.
معنی(example):
این نتایج به عنوان موفقیتها قابل اعلام به جامعه هستند.
مثال:
These results are proclaimable to the community as successes.
معنی فارسی کلمه proclaimable
:
قابل بیان و اعلام، به ویژه در زمینه دستاوردها و موفقیتها.