معنی فارسی proclivousness

B1

پروکلیوسنس، به حالت یا ویژگی انحراف و شیب به سمت پایین اشاره دارد.

The condition or state of being inclined or sloping downwards.

example
معنی(example):

پروکلیوسنس تپه یک سیستم طبیعی تخلیه آب به وجود آورد.

مثال:

The proclivousness of the hillside created a natural water drainage system.

معنی(example):

پروکلیوسنس چشم‌انداز بر بوم‌شناسی آن تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The proclivousness of the landscape affects its ecology.

معنی فارسی کلمه proclivousness

: معنی proclivousness به فارسی

پروکلیوسنس، به حالت یا ویژگی انحراف و شیب به سمت پایین اشاره دارد.