معنی فارسی proconsolidation
B1پروکنسولیداشن به معنای حمایت از یکپارچهسازی و تقویت ساختارها است.
Support for the merging or strengthening of systems, organizations, or resources.
- NOUN
example
معنی(example):
رویکرد پروکنسولیداشن به تقویت اقتصاد هدف دارد.
مثال:
The proconsolidation approach aims to strengthen the economy.
معنی(example):
بسیاری از ابتکارات پروکنسولیداشن را برای مدیریت بهتر منابع حمایت میکنند.
مثال:
Many support proconsolidation initiatives for better resource management.
معنی فارسی کلمه proconsolidation
:
پروکنسولیداشن به معنای حمایت از یکپارچهسازی و تقویت ساختارها است.