معنی فارسی procrusteanism
C2پروکرستیسم، رویکردی سختگیرانه و یکنواخت به مسائل که در آن همه چیز به یک طریق تطبیق داده میشود، خواه واقعی باشد یا نه.
A rigid adherence to a set of rules or standards, often to the exclusion of individual differences.
- NOUN
example
معنی(example):
پروکرستیسم اغلب به خاطر سختگیریاش مورد انتقاد قرار میگیرد.
مثال:
Procrusteanism is often criticized for its rigidity.
معنی(example):
سیاستهای شرکت نشاندهنده پروکرستیسمی است که خلاقیت را سرکوب میکند.
مثال:
The company's policies reflect a procrusteanism that stifles creativity.
معنی فارسی کلمه procrusteanism
:
پروکرستیسم، رویکردی سختگیرانه و یکنواخت به مسائل که در آن همه چیز به یک طریق تطبیق داده میشود، خواه واقعی باشد یا نه.