معنی فارسی proctodaeal

B2

ناحیه‌ای در جنین که به تشکیل برخی از اندام‌ها و ساختارهای پوست و دستگاه گوارش کمک می‌کند.

Referring to the region at the end of the digestive tract in an embryo.

example
معنی(example):

ناحیه پروکتودائیل در توسعه جنینی اهمیت دارد.

مثال:

The proctodaeal area is important in embryonic development.

معنی(example):

ما ساختار پروکتودائیل را در کلاس آناتومی خود مطالعه کردیم.

مثال:

We studied the proctodaeal structure in our anatomy class.

معنی فارسی کلمه proctodaeal

: معنی proctodaeal به فارسی

ناحیه‌ای در جنین که به تشکیل برخی از اندام‌ها و ساختارهای پوست و دستگاه گوارش کمک می‌کند.