معنی فارسی procuratrix
B1پروکوراتری، به زنانی اطلاق می‌شود که به عنوان نماینده قانونی در مسائل قضائی عمل می‌کنند.
A female procurator, often responsible for representing clients or minors in legal matters.
- NOUN
example
معنی(example):
پروکوراتری منافع کودک را در دادگاه نمایندگی کرد.
مثال:
The procuratrix represented the interests of the minor in court.
معنی(example):
به عنوان پروکوراتری، وظیفه‌اش محافظت از حقوق موکلانش بود.
مثال:
As a procuratrix, her role was to protect the rights of her clients.
معنی فارسی کلمه procuratrix
:
پروکوراتری، به زنانی اطلاق می‌شود که به عنوان نماینده قانونی در مسائل قضائی عمل می‌کنند.
