معنی فارسی prodd
B1پرویدن به معنای هل دادن یا تحریک کردن به عمل یا اقدام است.
To poke or jab in order to get a reaction.
- VERB
example
معنی(example):
او از یک چوب برای پرویدن خرس دور استفاده کرد.
مثال:
She used a stick to prodd the bear away.
معنی(example):
معلم مجبور بود او را برای شرکت در بحث پروید.
مثال:
The teacher had to prodd him to participate in the discussion.
معنی فارسی کلمه prodd
:
پرویدن به معنای هل دادن یا تحریک کردن به عمل یا اقدام است.