معنی فارسی production costs

B2

هزینه‌های تولید به کل مخارج لازم برای تولید کالا یا خدمات اشاره دارد.

The total expenses incurred in the manufacturing of a product.

example
معنی(example):

ما باید هزینه‌های تولید را کاهش دهیم تا به حداکثر سود برسیم.

مثال:

We need to reduce production costs to maximize profit.

معنی(example):

هزینه‌های بالای تولید می‌تواند بر استراتژی‌های قیمت‌گذاری تأثیر بگذارد.

مثال:

High production costs can affect pricing strategies.

معنی فارسی کلمه production costs

: معنی production costs به فارسی

هزینه‌های تولید به کل مخارج لازم برای تولید کالا یا خدمات اشاره دارد.