معنی فارسی proeconomy
B2مربوط به حمایت از اقتصاد، معمولاً به سیاستها و ابتکاراتی اشاره دارد که افزایش رشد اقتصادی را هدف قرار میدهند.
In favor of economic growth and supportive policies.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ابتکارات اقتصادی به منظور افزایش کسبوکارهای محلی طراحی شدهاند.
مثال:
The proeconomy initiatives aim to boost local businesses.
معنی(example):
سیاستهایی که به اقتصاد کمک میکنند معمولاً از تجارت آزاد حمایت میکنند.
مثال:
Policies that are proeconomy often support free trade.
معنی فارسی کلمه proeconomy
:
مربوط به حمایت از اقتصاد، معمولاً به سیاستها و ابتکاراتی اشاره دارد که افزایش رشد اقتصادی را هدف قرار میدهند.