معنی فارسی profanely

B1

به صورت توهین‌آمیز، به شکل یا روشی که شامل کلمات یا عبارت‌های توهین‌آمیز باشد.

In a manner characterized by the use of offensive language.

example
معنی(example):

او در برابر کودکان به زبان توهین‌آمیز صحبت کرد.

مثال:

He spoke profanely in front of the children.

معنی(example):

او بحث با بار توهین‌آمیز را نگران‌کننده یافت.

مثال:

She found the profanely charged debate unsettling.

معنی فارسی کلمه profanely

: معنی profanely به فارسی

به صورت توهین‌آمیز، به شکل یا روشی که شامل کلمات یا عبارت‌های توهین‌آمیز باشد.