معنی فارسی profanize
B1بیدینی کردن، در معنایی که مقدسات را به سخره میگیرد یا آنها را تحقیر میکند.
To treat something sacred with disrespect or irreverence.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تمایل دارند متون مقدس را با تفسیرهای خود بیاحترام کنند.
مثال:
They tend to profanize sacred texts with their interpretations.
معنی(example):
نظرات او به نظر میرسید یاد و خاطره آن رویداد را بیاحترام کند.
مثال:
His comments seemed to profanize the memory of the event.
معنی فارسی کلمه profanize
:
بیدینی کردن، در معنایی که مقدسات را به سخره میگیرد یا آنها را تحقیر میکند.