معنی فارسی professedly

B1

به معنای به طور ظاهری و به صورت علنی، به گواهی خود شخص یا دیگران.

In a manner that is openly stated or declared.

adverb
معنی(adverb):

In a professed manner.

example
معنی(example):

او به طور ظاهری عاشق کمک به دیگران است.

مثال:

She professedly loves to help others.

معنی(example):

او به طور ظاهری یک متخصص در زمینه خود است.

مثال:

He is professedly an expert in his field.

معنی فارسی کلمه professedly

: معنی professedly به فارسی

به معنای به طور ظاهری و به صورت علنی، به گواهی خود شخص یا دیگران.