معنی فارسی profitably

B1

به شکلی که سود ایجاد کند و یا به نفع مالی باشد.

In a manner that results in a profit.

adverb
معنی(adverb):

In a profitable manner, in a way that achieves profit or gain.

example
معنی(example):

شرکت هر سال به طور سودآور فعالیت می‌کند.

مثال:

The company operates profitably every year.

معنی(example):

او به طور سودآور در بازار سهام سرمایه‌گذاری کرد.

مثال:

He invested profitably in the stock market.

معنی فارسی کلمه profitably

: معنی profitably به فارسی

به شکلی که سود ایجاد کند و یا به نفع مالی باشد.