معنی فارسی profitlessly

B1

بدون سود یا منفعت، به طوری که نتیجه‌ای نداشته باشد.

In a manner that does not yield profit or benefit.

example
معنی(example):

او سال‌ها به‌صورت بی‌سود کار کرد تا اینکه کسب‌وکارش رونق گرفت.

مثال:

He worked profitlessly for years before his business took off.

معنی(example):

او احساس کرد که تلاش‌هایش به‌صورت بی‌سود در یک پروژه شکست‌خورده سرمایه‌گذاری شده است.

مثال:

She felt that her efforts were profitlessly invested in a failing project.

معنی فارسی کلمه profitlessly

: معنی profitlessly به فارسی

بدون سود یا منفعت، به طوری که نتیجه‌ای نداشته باشد.