معنی فارسی profitproof

B1

محافظت شده در برابر کاهش سود یا آسیب دیدن مالی.

Designed to ensure profit regardless of external factors.

example
معنی(example):

استراتژی جدید به نظر می‌رسد که در این بازار از لحاظ سوددهی محافظت شده است.

مثال:

The new strategy seems to be profitproof in this market.

معنی(example):

آنها محصول را به گونه‌ای طراحی کردند که در برابر رقابت از لحاظ سوددهی محافظت شود.

مثال:

They designed the product to be profitproof against competition.

معنی فارسی کلمه profitproof

: معنی profitproof به فارسی

محافظت شده در برابر کاهش سود یا آسیب دیدن مالی.