معنی فارسی prognathism

B2

پروگناتیسم به وضعیتی اشاره دارد که فک جلوتر از حد طبیعی است، و می‌تواند در تکامل موجودات زنده تأثیرگذار باشد.

The condition of having a protruding jaw; often involves anatomical variations.

example
معنی(example):

پروگناتیسم معمولاً در گونه‌های خاصی از حیوانات دیده می‌شود.

مثال:

Prognathism is often seen in certain animal species.

معنی(example):

این مطالعه تأثیر پروگناتیسم بر رفتار تغذیه را بررسی کرد.

مثال:

The study examined the effects of prognathism on feeding behavior.

معنی فارسی کلمه prognathism

: معنی prognathism به فارسی

پروگناتیسم به وضعیتی اشاره دارد که فک جلوتر از حد طبیعی است، و می‌تواند در تکامل موجودات زنده تأثیرگذار باشد.