معنی فارسی programatic
B1برنامهمحور به معنای مبتنی بر برنامه و ساختار مشخص است.
Relating to or in accordance with a program; systematic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد او به آموزش بسیار برنامهمحور و ساختاریافته است.
مثال:
His approach to education is very programatic and structured.
معنی(example):
طراحی برنامهمحور اپلیکیشن تجربه کاربری را بهبود میبخشد.
مثال:
The programatic design of the app enhances user experience.
معنی فارسی کلمه programatic
:
برنامهمحور به معنای مبتنی بر برنامه و ساختار مشخص است.