معنی فارسی programmability
B2قابلیت برنامهریزی، توانایی یک سیستم برای سفارشیسازی و تغییر کارکردها به تناسب نیازها.
The ability of a system to be programmed or customized to perform specific tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت برنامهریزی نرمافزار امکان سفارشیسازی گسترده را میدهد.
مثال:
The programmability of the software allows for extensive customization.
معنی(example):
قابلیت برنامهریزی بالا در برنامههای مدرن ضروری است.
مثال:
High programmability is essential in modern applications.
معنی فارسی کلمه programmability
:
قابلیت برنامهریزی، توانایی یک سیستم برای سفارشیسازی و تغییر کارکردها به تناسب نیازها.