معنی فارسی progressionary
B1مرتبط با پیشرفت و توسعه، معمولاً در زمینه آموزش و یادگیری به کار میرود.
Relating to or suggesting progression.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مراحل پیشرفتی در برنامه آموزشی بسیار مؤثر بودند.
مثال:
The progressionary steps in the training program were very effective.
معنی(example):
او بخشی از یک روند پیشرفتی در آموزش مدرن است.
مثال:
He is part of a progressionary trend in modern education.
معنی فارسی کلمه progressionary
:
مرتبط با پیشرفت و توسعه، معمولاً در زمینه آموزش و یادگیری به کار میرود.