معنی فارسی proindustrialisation
B1پروصنعتی کردن به فرآیند یا فعالیتهایی اشاره دارد که به ایجاد و توسعه صنایع در یک منطقه کمک میکند.
The process or activities aimed at creating and developing industries in a region.
- NOUN
example
معنی(example):
تلاشهای پروصنعتی کردن به هدف تقویت اقتصادهای محلی است.
مثال:
Proindustrialisation efforts aim to boost local economies.
معنی(example):
دولت از استراتژیهای پروصنعتی کردن حمایت میکند.
مثال:
The government supports proindustrialisation strategies.
معنی فارسی کلمه proindustrialisation
:
پروصنعتی کردن به فرآیند یا فعالیتهایی اشاره دارد که به ایجاد و توسعه صنایع در یک منطقه کمک میکند.